در اين اختراع دستگاهي كارآمد جهت اندازه‌گيري جذب گاز در فيلم‌هاي پليمري، همچنين سنجش ميزان تراوايي گاز از غشاهاي پليمري تخت به دو روش حجم ثابت و حجم متغير (فشار ثابت) طراحي و ساخته شده است. اين دستگاه قادر به تامين شرايط مختلف دمايي و فشاري در آزمايشات جذب و تراوايي است. در اين دستگاه براي اندازه‌گيري جذب گاز در فيلم‌هاي پليمري از دو ترانسميتر فشاري متفاوت استفاده شده است كه استفاده از اين تكنيك موجب افزايش دقت نتايج حاصل از اين دستگاه شده است.

امروزه روش‌هاي غشايي به عنوان يكي از كارآمدترين روش‌هاي جداسازي با سرعت چشمگيري در حال رشد هستند. مدول‌هاي غشايي بعنوان يكي از اصلي‌ترين اجزاي واحدهاي غشايي همواره مورد توجه بوده‌اند و روش‌هاي متفاوتي نيز جهت ساخت اين مدول‌ها ارائه شده است. در اين اختراع روشي جهت ساخت مدول‌هاي پيچشي ارائه مي‌شود. در اين اختراع مشكلاتي همچون آسيب‌ديدگي غشاها در حين فرآيند مدول‌سازي، محدوديت در امكان بالابردن پاكت‌هاي غشايي و دشواري نصب صفحات متعدد بر روي لوله مركزي مدول حل شده است. اين الگوي ارائه شده مي‌تواند براي ساخت مدول‌هاي غشايي پيچشي جداسازي گاز ، ميكروفيلتراسيون ، اولترافيلتراسيون ، اسمز معكوس و تراوش تبخيري بكار گرفته شود.

در اين اختراع سامانه اي جهت آزمون غشاهاي تخت و اليافي جداسازي گاز در انواع شرايط فرايندي ادعا شده است. سامانه مذكور داراي قابليت اختلاط چهار جريان گاز مجزا اعم از گازهاي ترش و هيدروكربني با استفاده از كنترل هاي شدت جريان جرمي گازها تا فشار barg 100 مي تواند عمليات جداسازي را انجام دهد. محدوده كاري اين كنترلرها براي هر يك از جريانات خوراك در محدوده 0-4000 سانتيمتر مكعب، براي جريان پس ماند در محدوده 0-16000 سانتيمتر مكعب و براي جريان عبوري در محدوده 0-30 سانتيمتر مكعب است. نوع لوله كشي اين امكان را فراهم آورده است كه بتوان آرايش هاي مختلف فرايندي مثلا سري يا موازي بودن سلها را در اين سامانه تجربه كرد. سيستم كنترل اين سامانه هوشمند و اتوماتيك است. اسكلت اين سامانه از پروفايل هاي آلومينيومي كشويي ساخته شده است كه محكم و داراي قابليت تغيير اندازه و شكل است. نرم افزار كنترلي اين سيستم امكان اتصال به دستگاه هاي كنترلر و همه ورودي و خروجي هاي آنالوگ و ديجيتال را دارا است. كليه شرايط مختلف فرايندي اعم از سري يا موازي بودن و يا تركيبي از سل‌هاي غشايي تخت، الياف توخالي و صنعتي و همچنين شرايط عملياتي دمايي و فشاري مدنظر قرار گرفته اند و پروفايل هاي شرايط خطر طراحي و در نرم افزار استفاده شده است.

اين اختراع مربوط به ساخت غشاي شبكه اي پلي اتيلن اكسايد (PEO) با هدف جداسازي گازهاي اسيدي از جريابات گازي سبك مي باشد. به طور كلي غشاهاي PEO داراي ساختاري نيمه‌ بلورينه هستند كه در مواردي حدود 72% ساختار آنها بلورينه مي‌باشد. بلورهاي مورد نظر در ساختار پليمر به عنوان مانعي در مسير نفوذ اجزا عمل كرده و باعث كاهش تراوايي پليمر در مقايسه با حالت آمورف خواهند شد. يكي از بهترين راهكارها براي كاهش بلورينگي اين پليمرها استفاده از پليمرهايي با جرم مولكولي پايين مي باشد. با تكيه بر اين نكته در اين اختراع از ماكرو‌مونومرهاي پلي‌‌ اتيلن‌ گلايكول ‌دي ‌اكريلات (PEGDA) براي ساخت غشاهاي كاملاً آمورف PEO استفاده شده است. براي انجام واكنش اتصالات عرضي از آغازگر هيدروكسي سيكلوهگزيل فنيل كتون (HCPK) در حضور نور UV با طول موج 312 استفاده شد. غشاهاي ساخته شده از عملكرد بسيار خوبي براي جداسازي CO2/N2 (نماد جداسازي گاز دودكش)، جداسازي CO2/CH4 (نماد شيرين سازي گاز طبيعي) و جداسازي CO2/H2 (نماد خالص سازي هيدروژن در فرايند توليد آمونياك پس از ريفرمينگ متان) برخوردار مي باشند.

چارچوب‏هاي فلزي-آلي به عنوان ساختارهايي متخلخل، عملكرد مطلوبي را در فرآيندهاي جداسازي جذبي و غشايي نشان داده-اند. در اين پژوهش ، چارچوب‏هاي ايميدازولات زئوليتي-8 (ZIF-8) به روش حلال-گرمايي سنتز و اصلاح آنها توسط تقويت كننده موليبدن انجام شده است. اين اصلاح، به روش تلقيح موليبدن صورت گرفته و اثر آن بر جذب گازهاي CO2 و CH4 مورد بررسي قرار گرفته است. مشخصات ساختاري نانوكريستال¬هاي سنتز شده با آزمون هاي BET، FESEM، TEM، FTIR، XRD و NH3-TPD به دست آمده است. همچنين، ايزوترم¬هاي جذب، مطابق تئوري ايده¬آل انحلال جذب در بازه‏هاي دمايي و فشاري به ترتيب برابر با K 328-298 و bar 4-1 با روش افت فشار تعيين شده¬اند. نتايج بيانگر آن است كه استفاده از تقويت كننده موليبدن منجر به تغييرات قابل ملاحظه‏اي در خصوصيات ساختاري نانوكريستال¬ها، مانند مساحت سطح، حجم حفرات و همچنين خصوصيات جذبي شده است. همچنين، جذب گاز CO2 در نانوكريستال¬هاي اصلاح شده كمتر از مقدار مشابه آن در ZIF-8 قبل از اصلاح، به دست آمد. از سوي ديگر، ميزان گزينش¬گري CO2/CH4 در نانوكريستال¬ZIF-8 اصلاح شده به روش تلقيح در مقايسه با ZIF-8 به ميزان %85 افزايش داشته است. بنابراين، اين ذرات اصلاح شده مي‏توانند به عنوان گزينه مناسبي به منظور به كارگيري در غشاهاي شبكه آميخته براي جداسازي CO2/CH4 در نظر گرفته شوند.